2024-03-29T05:17:31Z
https://ijfrpr.areeo.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=10741
تحقیقات حمایت و حفاظت جنگلها و مراتع ایران
IJFRPR
1735-0859
1735-0859
1385
4
2
تعیین میزان و شدت آلودگی گونههای درختی به سوسک شاخک بلند سارتا Aeolesthes sarta در فضای سبز شهر اصفهان
افسانه
مظاهری
بیژن
حاتمی
جهانگیر
خواجهعلی
سید ابراهیم
صادقی
یوسف
نمازی
با توجه به خسارت شدید سوسک شاخک بلند سارتا Aeolesthes sarta در فضای سبز شهر اصفهان، میزان و شدت آلودگی گونههای مختلف درختی به این آفت با بازدید حدوداً 6200 اصله درخت در مناطق دهگانه شهرداری مورد مطالعه قرار گرفت. شدت آلودگی با محاسبه مجموع تعداد سوراخ خروجی حشره کامل، سوراخ فعال لاروی و آلودگی جدید روی تنه به ازای هر 10 سانتیمتر از قطر تنه درخت تعیین گردید. این بررسی در 10 تکرار و به صورت اسپلیت پلات بر پایه طرح کاملاً تصادفی اجرا شد، به طوریکه منطقه به عنوان عامل اصلی و میزبان به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شد. با محاسبه رگرسیون خطی بین قطر و میزان آلودگی نیز تأثیر قطر درخت بر میزان آلودگی آن بررسی گردید. نتایج نشان داد که 7/37% درختان اوجا، 1/32% درختان نارون چتری، 8/25% درختان بید، 3/20% درختان چنار و 2/16% درختان سپیدار و در مجموع 33% از کل درختان میزبان، آلوده به این آفت بودند. درختان اوجا با میانگین شدت آلودگی 1/2 عدد سوراخ و آلودگی جدید بیشترین آلودگی را با داشتن اختلاف معنیدار با سایر گونهها به خود اختصاص دادند. نارون چتری، بید، چنار و سپیدار به ترتیب در درجات بعدی قرار داشتند که هر یک در گروه جداگانهای جای گرفتند. در این مطالعه هیچگونه علائم آلودگی یا خسارت سوسک سارتا روی درختان توت، زبانگنجشک و اقاقیا مشاهده نگردید. در تمام میزبانها نیز همبستگی بین قطر تنه و میزان آلودگی درخت مثبت و در سطح احتمال 1 درصد معنیدار بود.
CERAMBYCIDAE
سوسک شاخک بلند سارتا
Aeolesthes sarta
میزان و شدت آلودگی و فضای سبز
2006
11
22
47
60
https://ijfrpr.areeo.ac.ir/article_106350_1b829f7bfdb343a57b14b88199feda2c.pdf
تحقیقات حمایت و حفاظت جنگلها و مراتع ایران
IJFRPR
1735-0859
1735-0859
1385
4
2
مطالعه زیست جغرافیای جمعیتهای Reticulitermes sp. near lucifugus در ایران
رحیم
غیورفر
خانواده Rhinotermitidae که موریانههای چوب مرطوب نامیده میشوند، درتمام مناطق جغرافیای حیاتی جهان زندگی میکنند. از این خانواده جنسReticulitermes منحصراً در مناطق نیمکره شمالی انتشار دارد. زیستگاه گونههای این جنس بهطورکلی در مناطق معتدل واقع شده و دامنه انتشار آنها بطرف شمال 1000 کیلومتر بیشتر از سایر جنسهای موریانه میباشد. بررسی زیستجغرافیای گونههای جنس Reticulitermes در کشورهای همسایه ایران نشان داده است که این جنس در کشورهای افغانستان، ترکمنستان و پاکستان و همچنین در شبه جزیره عربستان انتشار ندارد ولی گونه Reticulitermes clypeatus از عراق و R. lucifugus از ترکیه و جمهوری آذربایجان گزارش شدهاند. در رابطه با زیستجغرافیای جنس Reticulitermes در ایران تاکنون مطالعهای انجام نشده است. در این بررسی جمعآوری طبقات مختلف نمونههای Reticulitermes sp. near lucifugus از نقاط مختلف ایران، بویژه مناطق شمال غربی، غرب و مناطق مرکزی انجام گرفت. در نمونهبرداریها سعی گردید تا طبقه سرباز که در تعیین نام علمی اهمیت زیادی دارد، جمعآوری شود. سپس با استفاده از دستگاه GPS مشخصات جغرافیایی مکانهای نمونه برداری تعیین گردید. بررسیهای انجام شده نشان داد که جمعیتهای Reticulitermes sp. near lucifugus در ایران 3 تیپ زیستگاه را انتخاب میکنند. الف- میکروزیستگاههای معتدل مرطوب: در این زیستگاهها میکروکلیماهایی توسط درختستانهایی که در داخل یا اطراف آنها آب جریان دارد بوجود میآید در حقیقت شرایط کلیمایی معتدل مرطوب دارند، مانند میکروزیستگاههایی که در دامنه کوههای شمال روستاهای طرق (شهرستان نطنز)، سانسیز (طارم علیا)، عمارت (شهرستان درود)، سفید کوه (بین خرمآباد و الشتر) و حومه شهرستان های شهرکرد و لردکان وجود دارند . ب- زیستگاه مدیترانهای: از مهمترین ویژگیهای این نوع زیستگاه بالا بودن ضریب خشکی (20 تا 25) و پایین بودن حداقلهای سردترین ماه سال (10- تا 5+ درجه سانتیگراد) میباشد، مانند زیستگاههای موجود در کلیبر و خدا آفرین. ج- زیستگاه نیمهخشک سرد: در این زیستگاه ضریب خشکی 10 تا 20 میباشد. از مناطق جمعآوری، زنجان و بابا سرخه (بیجار) این تیپ زیستگاه را دارا میباشند. همچنین بررسیهای انجام شده نشان میدهد که جمعیت های Reticulitermes sp. near lucifugus در ایران در محدوده 46 درجه تا 51 درجه طول شمالی و 31 درجه تا 39 درجه عرض شمالی و بهطورکلی در ارتفاعات 1300 تا 2600 متر ارتفاع از سطح دریا زندگی میکنند.
Reticulitermes lucifugus
زیستجغرافیا
انتشار
ایران
موریانه و ردهبندی
2006
11
22
61
70
https://ijfrpr.areeo.ac.ir/article_106351_45e48024c3e70ca01e71ecb91662138c.pdf
تحقیقات حمایت و حفاظت جنگلها و مراتع ایران
IJFRPR
1735-0859
1735-0859
1385
4
2
بررسی برخی از ویژگیهای زیستی پروانه برگخوار (Ennomos quercinaria (Lep.: Geometridae در مازندران
حسن
بریمانی ورندی
محمدرضا
بابایی
امین
وطندوست
جنگلهای مازندران با اهمیتترین جنگلهای اقتصادی ایران هستند که گونههای صنعتی بلوط، راش، ممرز، افرا، شمشاد و توسکا در آن یافت میشود. این گونههای درختی با ارزش در سالهای اخیر مورد حمله پروانه برگخوار Ennomosquercinaria (Lep.:Geometridae) قرار گرفته است. تغذیه شدید لاروها از برگ این درختان، موجب بیبرگ شدن بسیاری از این درختان شده است. علاوه بر خسارت مستقیم وارد شده توسط لاروها به درختان، این آفت زیبایی طبیعی پارکها را با بی برگ کردن و نیز ریزش فضولات لاروی از بین میبرد. جهت مطالعه زیستشناسی آفت، پارک جنگلی شهید زارع انتخاب گردید وطی سالهای 80-1379 بهصورت هفتگی نمونهبرداری بعمل آمد. در آزمایشگاه تخم، لارو و شفیره آفت جدا گردید و سپس در ظروف پلاستیکی بهصورت مجزا پرورش داده شدند. در طی نمونهبرداری مشخص شد که حشرات کامل در اردیبهشتماه ظاهر شده و جمعیت آن در اوایل دهه دوم خرداد ماه به اوج میرسد. حشرات کامل شبپرواز بوده و به نور جلب میشوند. حشرات ماده تخمهای خود را روی تنه، شاخه و همچنین دیوارهای ساختمان قرار میدهند. تعداد تخم در دستههای متعدد متفاوت است و حداکثر تا 280 عدد روی تنه بلوط شمارش شده است. در تشریح بدن حشرات ماده، تا 200 عدد تخم زیر بینوکولر شمارش گردید. تخمها بهرنگ سبز تیره میباشند. آفت بهصورت تخم زمستان را سپری میسازد. در اواخر زمستان و اوایل بهار مصادف با باز شدن برگهای درختان، تخمها تفریخ میشوند. لاروها در اواسط اردیبهشتماه در لابلای برگها و زیر پوست درختان به شفیره تبدیل میشوند. این آفت یک نسل در سال دارد. از آنجائیکه این آفت در مرحله تخمگذاری به نور جلب میشود، در سالهای طغیانی با نصب چراغ همراه با پردههای سفید در مناطق آلوده و شکار انبوه حشرات کامل از بهترین راههای کاهش جمعیت آفت است.
درختان جنگلی
Ennomos quercinaria
مازندران و زیستشناسی
2006
11
22
71
79
https://ijfrpr.areeo.ac.ir/article_106352_8a0e9967d36ed651439e520a4ee6460e.pdf
تحقیقات حمایت و حفاظت جنگلها و مراتع ایران
IJFRPR
1735-0859
1735-0859
1385
4
2
معرفی برخی از دشمنان طبیعی سوسک برگخوار قهوهای توسکا (Galerucella lineola (Col.: Chrysomelidae و تعیین درصد پارازیتیسم دو گونه زنبور پارازیتوئید آن در جنگلهای استان گلستان
سید مرسل
احمدی
سید ابراهیم
صادقی
سید نورالدین
شایسته
محمد حسن
صفرعلیزاده
ابراهیم
ابراهیمی
سوسک برگخوار توسکا، از آفات مهم برگخوار توسکا (Alnus subcordata) در استانهای شمالی کشور بخصوص استان گلستان محسوب میگردد. تغذیه لارو و حشره کامل از پارانشیم و اپیدرم برگها باعث کاهش سطح برگ و تغذیه آنها از جوانه انتهایی منجر به رشد جوانهها و شاخههای جانبی شده و در نتیجه کاهش کیفیت چوب را باعث میگردد. طی سالهای 79-1378 تعدادی از حشرات شکارگر مهم که روی تخم و لاروهای این آفت فعالیت داشتند، در دو منطقه جنگلی واقع در جنگلهای کردکوی و جعفرآباد جمعآوری و به آزمایشگاه منتقل شدند. در شرایط آزمایشگاهی تخم و لاروهای آفت در اختیار هریک از شکارگرها قرار گرفت و با مشاهده تغذیه از آنها، از شکارگر بودن آنها روی آفت اطمینان حاصل گردید. درصد پارازیتیسم حشرات پارازیتوئید نیز با جمعآوری تصادفی تخمها و لاروهای سوسک برگخوار و شمارش تعداد تخمها و لاروهای انگلی شده آفت محاسبه شد. حشراتی که دارای فعالیت شکارگری و انگلی روی تخم و لارو این آفت بودند، عبارتند از:
1- Coccinella septempunctata (Col.: Coccinellidae)
2- Adalia bipunctata (Col.: Coccinellidae)
3- Hippodamia variegata (Col.: Coccinellidae)
4- Propyleae quatuordecimpunctata (Col.: Coccinellidae)
5- Calvia sp. (Col.: Coccinellidae)
6- Calosoma sp. (Col.: Carabidae)
7- Mantis sp. (Mantodea: Mantidae)
8- Formica sp. (Hym.: Formicidae)
9- Catagliphos sp. (Hym.: Formicidae)
10- Tetrastichus sp. (Hym.: Eulophidae) : زنبور پارازیتوئید تخم
11- Entedon sp. (Hym.: Eulophidae): زنبور پارازیتوئید لارو
همچنین فعالیت شکارگری عنکبوتهایی از خانواده Arachnidae و زیرخانواده Argiopinae نیز روی این آفت بهویژه روی لاروهای سنین مختلف آن مشاهده شد.
زنبور Endeton sp. در سالهای 1378 و 1379 در جنگلهای جعفرآباد و کردکوی به ترتیب 5/2 و 5/5 درصد و 11 و 5/11 درصد از لاروهای سنین دوم و سوم را پارازیته کرد، درحالیکه زنبور گونه Tetrastichus sp. در سال 1378 در جنگلهای جعفرآباد و کردکوی به ترتیب 2/26 و 14/11 و در سال 1379 به ترتیب 96/40 و 52/25 درصد از تخمهای سوسک برگخوار توسکا را پارازیته نمود. این زنبور در جنگل جعفرآباد به مراتب فعالتر از جنگلهای کردکوی بود و برعکس، ارزیابیها نشانگر این است که زنبور Entedon sp. در جنگلهای کرد کوی فعالیت بیشتری دارد.
سوسک برگخوار قهوهای توسکا
توسکا
دشمنان طبیعی
شکارگر
پارازیتیسم و استان گلستان
2006
11
22
80
92
https://ijfrpr.areeo.ac.ir/article_106353_07087c987dd75209e79d836e36d6017b.pdf
تحقیقات حمایت و حفاظت جنگلها و مراتع ایران
IJFRPR
1735-0859
1735-0859
1385
4
2
بخشی از فون سوسکهای شاخک بلند جنگلها و مراتع ایران
محمد ابراهیم
فرآشیانی
جیان فرانکو
سما
حمید
یارمند
بهمن
صدقیان
مجید
توکلی
سید مرسل
احمدی
ناصر
فرار
وداود
علیقلیزاده
سوسکهای شاخک بلند از متنوعترین حشرات بوده و تعداد آنها به بیش از 35 هزار گونه میرسد. سوسکهای شاخک بلند گیاهخوار بوده و لاروهای آنها به طور معمول با ایجاد دالان از بافتهای چوبی زنده و غیر زندهی گیاه تغذیه مینمایند. بسیاری از گونههای این خانواده از آفات مهم درختان جنگلی و دست کاشت و فضاهای سبز شهری محسوب شده و به همین دلیل مطالعه تاکسونومی و فونستیک آنها اهمیت پیدا میکند. در طی جمعآوری فونحشرات مناطق مختلف کشور (1385-1372)، تعداد زیادی از سوسکهای متعلق به این خانواده با استفاده از روشهای متداول از جمله تله نوری، تور حشرهگیری و شکار مستقیم با دست از روی درختان، درختچهها و گیاهان علفی جمعآوری گردید و میزبانها و پراکنش جغرافیایی آنها مورد مطالعه قرار گرفت. برای هر گونه، تاریخ و مکان جمعآوری و در مواردی انتشار جغرافیایی و بیولوژی گونه ذکر گردید. گونههای Cortodera kaphanica و Grammoptera abdominalis برای اولین بار از کشور گزارش میشوند و گونههای Molorchus monticola، Agapanthia suturalis و Niphona indica در گزارشهای قبلی به ترتیب تحت عنوان Molorchus minor، A. cardui و N. grisea شناسایی شده بود که اصلاح میگردد. همچنین برای اولین بار Stictoleptura ripartite از استان لرستان، Trichoferusfissitarsis از استان بوشهر، Cerambyx welensii از استان لرستان، Diorthus cinereus از استانهای بوشهر و هرمزگان، Purpuricenus zarudnianus از استان قم، Agapanthia amitina از استانهای لرستان و آذربایجان غربی و Mimocoptosia iranensis از لرستان گزارش میشوند.
سوسکهای شاخک بلند
CERAMBYCIDAE
ایران
2006
11
22
93
102
https://ijfrpr.areeo.ac.ir/article_106354_8074a5a6eae496f9e7b25b0d252101c7.pdf
تحقیقات حمایت و حفاظت جنگلها و مراتع ایران
IJFRPR
1735-0859
1735-0859
1385
4
2
بررسی میزان خسارت سنک Monosteira unicostata روی گونهها و کلنهای مختلف صنوبر در کرج
مهری
بابمراد
ابراهیم
عزیزخانی
رسول
امید
ابراهیم
فراشیانی
سنک صنوبر (Monosteira unicostata) یکی از آفات مهم درختان خانواده ٍٍSalicaceae به ویژه درختان صنوبر در کرج میباشد. در دهه گذشته، فعالیت این آفت روی گونهها و کلنهای مختلف صنوبر در نهالستانها و صنوبرکاریهای این منطقه قابل توجه بوده است. در این بررسی خسارت سنک صنوبر روی 15 گونه و کلن صنوبر که در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی و با سه تکرار به منظور تعیین سازگاری و میزان عملکرد چوب آنها در ایستگاه تحقیقات البرز کرج کاشته شده بودند، مورد ارزیابی قرار گرفت. بررسی خسارت روی نهالها در سال اول و دوم پس از کاشت انجام شد. در هر کرت آزمایشی از تعداد 25 نهال کاشته شده، تعداد 6 درخت در وسط هر کرت انتخاب گردید و از اواخرخرداد تا اواخر شهریور، به فاصله هر 15 روز یکبار نمونه برداری از خسارت سنک بر اساس تخمین درصد برگهای خسارت دیده (ناشی از تغذیه و میزان فضولات آفت) در واحد درخت صورت گرفت. برای کمی کردن نمونهبرداریها از روش امتیازدهی استفاده شد. به این منظور 5 امتیاز تعریف شده از صفر تا چهار با توجه به درصد برگهای خسارت دیده روی هر درخت در نظر گرفته شد. میانگین نمرههای داده شده به نهالهای هر کرت محاسبه و دادهها بهدست آمده با استفاده از نرمافزار MSTAT-Cمورد تجزیه آماری قرار گرفت و میانگینها با آزمون چنددامنهای دانکن مقایسه گردید. تجزیه واریانس دادههای به دست آمده از خسارت آفت در سال 1370 و 1371 نشان داد که تفاوت معنیداری در سطح یک درصد بین تیمارها (گونه ها و کلن های صنوبر) وجود دارد، همچنین گروهبندی میانگینهای خسارت (آزمون دانکن) در سطح یک درصد نشان داد که در بین گونهها وکلنهای صنوبر، بیشترین خسارت سنک به گونه Populus simonii وارد شده و گونه های P. trichocarpa،P.ciliata و همچنین کلن P. alba 44/9 از نظر میزان خسارت وارده به ترتیب بعد از گونهی فوق و سایر تیمارها مانند، کلنP. alba. 58/57 و همچنین کلنهای متعلق به گونه P. nigra در گروه بعدی قرار گرفتند.
صنوبر
سنک صنوبر
خسارت
کرج
Monosteira unicostata
2006
11
22
103
112
https://ijfrpr.areeo.ac.ir/article_106355_b7a8508a8e0d9804dda98fd3cfda0ed8.pdf
تحقیقات حمایت و حفاظت جنگلها و مراتع ایران
IJFRPR
1735-0859
1735-0859
1385
4
2
بررسی مقایسهای نحوه و میزان خسارت سرخرطومی Curculio glandium و پروانه بذرخوار بلوط Cydia fagiglandana در جنگلهای ارسباران
بهمن
صدقیان
علی اصغر
دردائی
مصطفی
نیکدل
جنگلهای ارسباران یکی از مهمترین رویشگاههای جنگلی است که در ناحیه شمال غرب کشور واقع شده است. تراکم درختان بلوط سیاه (Quercus macrantheraFish &Meyer)وبلوط سفید (Q. petraeaL.) در این مناطق بالا بوده و در مقایسه با درختان ممرز در مرتبهی دوم قرار دارد. در میان آفات بلوط گونههای بذرخوار از اهمیت ویژهای برخوردارند، زیرا این آفات با حمله به درختان بلوط و صدمه رساندن به بذرهای تولید شده، ضمن از بین بردن آنها باعث اختلال در تجدید حیات شده و زادآوری طبیعی جنگلهای بلوط را با مشکل مواجه میسازند (قهرمانی، 1374). از مهمترین آفات بذرخوار سرخرطومی .Curculio glandium Marsh است که لاروهای آن با تغذیه از محتویات داخلی بذر موجب از بین بردن بذر بلوط و در بیشتر موارد جنین بذر میگردند. خسارت آفت در جنگلهای ارسباران به حدی است که همه ساله موجب آلودگی بخش زیادی از میوهها شده و به همراه آفت پروانه بذرخوارL.Cydia fagiglandanaو سایر عوامل انهدام بذرهای بلوط (ناباروری وعوامل بیماریزا و...) بهطور مستقیم از تکثیر طبیعی درختان بلوط بوسیله بذر جلوگیری مینمایند (شکل1).
به منظور ارزیابی خسارت وارده توسط سرخرطومی Curculio glandiumو مقایسه آن با خسارت پروانه بذرخوار Cydiafagiglandana و سایر عوامل مخرب بذر بلوط در سالهای 82-1381 در هر یک از دو منطقه آینالو و مکیدی چهار درخت از هرگونه بلوط انتخاب گردید و در زمان رسیدن میوه و قبل از ریزش میوهها نمونهبرداری بعمل آمد. در مجموع 3108 میوه از بلوط سفید و بلوط سیاه، بهترتیب 1494 و1614 و در دو ناحیه مذکور نیز بهترتیب 1557 و1551 عدد میوه بلوط از هر دو گونه جمعآوری گردید. نمونههای برداشت شده داخل پاکتهای پلاستیکی به آزمایشگاه منتقل گردید و تا زمان مطالعه دریخچال نگهداری شدند. ابتدا نمونههای سالم جدا شده و سپس با بازکردن میوههای آلوده، نوع آلودگی آنها توسط سرخرطومی، پروانه و یا سایر عوامل مشخص و درصد خسارت هر کدام تعیین گردید. در برخی میوهها خسارت هر دو آفت وجود داشت، ولی بدلیل اندک بودن تعدادشان در آزمایش محاسبه نگردید. خسارت آفات بذرخوار بهطور معمول از طریق شکل سوراخ خروجی ایجاد شده توسط لاروهای آنها قابل شناسایی است. بدین معنی که لارو سرخرطومی سوراخ خروجی خود را بهشکل دایره باز میکند، در صورتیکه سوراخ خروجی لارو پروانه بیضی شکل و کوچکتر از سوراخ خروجی سرخرطومی میباشد (شکل2). بعلاوه فضولات لارو پروانه به صورت دانههای بزرگتر است، درصورتیکه فضولات لارو سرخرطومی ریزدانه و یا بهحالت پودری است. در مرحله پیشرفت تغذیه و بزرگ شدن لارو، کانال تغذیه از بین رفته و بخشی از میوه آلوده میگردد و بعدها با افزایش خسارت قسمت اعظم میوه بلکه قسمت داخلی کل میوه از بین میرود (شکل3). هراسوویک (1995) معتقد است که خسارت پروانه میوه خوار را بهراحتی میتوان توسط وجود لاروهایشان که با تغذیه از نسوج پوسته میوه و ایجاد سوراخ خروجی تخممرغی شکلشان تشخیص داد. علاوه بر آن فضولات ناشی از تغذیه لارو نیز میتواند کمک مؤثری در تفکیک خسارت دو آفت باشد، بدین معنی که فضولات لارو پروانه بهصورت دانه درشت گرانوله و کانالهای ایجاد شده بزرگتر بوده ودر عوض فضولات لارو سرخرطومی ریزدانه و به حالت پودری است. کانالهای ایجاد شده در میوه ابتدا کوچکاند ولی در ادامه خسارت به کلی از بین رفته و بخشی از میوه آلوده میشود. بنظر آندرسون (1960) لارو کامل سرخرطومی میوه در پایان تغذیه سوراخهای خروجی خود را بهصورت دایره کوچک بریده و از میوه خارج میشود.
میانگین درصد خسارت وارده بر درختان بلوط توسط سرخرطومی، پروانه و سایر عوامل مخرب درسال اول به ترتیب 29، 5/25 و 3/13 و در سال دوم 6/40، 8 و 8/15 درصد بوده است. هراسوویک (1995) در مطالعهای مشابه میزان خسارت سرخرطومی میوه بلوط جنسCurculio (بهخصوص گونهی مهم C. glandium Marsh. از نظر جمعیت و خسارت)، پروانههای جنس Cydiaو جوندگان کوچک موش جنگلی و صحرائی (گونههایApodemus flavicollis و(Clethrionomys glareolus را بهترتیب 25، 12 و 18 درصد و خسارت سایر عوامل 4 درصد گزارش کرده است. مطالعه آفات وبیماریهای بذر و میوه در نهالهای بلوط در جنگل میترویکا یوگسلاوی انجام یافتهوخسارات ایجاد شده توسط آنها بررسی شده است. مهمترین آفت بذرخوار بلوط در این منطقه C. glandiumبوده و موجبکاهش5/37 درصد محصول بلوط شده است.پروانههای C. amplana (H.b) و Cydia splendana (H.b)روی هم 1/6 درصد خسارت ایحاد نمودهاند و در اثر خسارت زنبور گالزای بلوطAndricusquercuscalicisBurga.حدود 4/13- 3/2 درصد میوهها کاهش یافته است. خسارت توسط آفات حشرهای 5/55-25 درصد گزارش شده است (Kristek, 1974).همچنین بررسیهایی روی خسارت ایجاد شده در گونههای مختلف بلوط از طریق حشرات میوه خوار در ناحیه موراویا (Moravia) چک اسلواکی انجام یافته است و میانگین درصد خسارت وارده 8/42 درصد بوده است.لارو سرخرطومی میوه بلوط C. glandium آفت عمده محسوب میگرددو سایر سرخرطومیها یعنی C. elephasوC. venosus 8/27 درصد میوهها را از بین میبرند. گزارش شده که پروانههای بذرخوار خانواده Tortricidae به خصوص گونه Cydia splendanaو دو گونهPammene fasciana(L.)و C. amplana (H.b.) ، 6/15 درصد به میوه های بلوط خسارت وارد میکنند (Kobzeva & Terpugov, 1987).برنال و کاردینو(1993) خسارت سرخرطومیC.glandium وگونههای Carpocapsaspp.را در روسیه روی میوه بلوط حدود 95-90 درصد گزارش کردهاند. در این گزارش خسارت آفت C. glandium در برخی موارد تا 80 درصد میوههای یک درخت بوده است (Bernal & Cardillo, 1993). نتایج تحقیقات کوبزوا و ترپگو (1986) در شوروی سابق نشان میدهد خسارت مستقیم آفات بذرخوار سرخرطومی C. glandium و پروانه میوهخوار جنس Cydia میتواند به 9/89–9/42 درصد برسد. براساس بررسیهای عبایی در 1362 در جنگلهای جوان، سرخرطومی بذرخوار بلوط باعث از بین رفتن60 تا 65 درصد میوهها میشود. اهمیت آن در جنگلهای غرب و جنوب غرب نیز زیاد بوده و در بعضی موارد تا 90 درصد هم خسارت دیده شده است.
تجزیه واریانس مرکب داده ها با نرم افزارMSTATC انجام گردید.همانطور که جدول 1 نشان میدهد، مناطق مورد بررسی تأثیر معنیداری در میانگین خسارت وارده این آفات به هر دو گونه بلوط نداشته است. به عبارت دیگر میانگین خسارت وارده (بدون در نظر گرفتن گونه آفت) در این دو منطقه معنیدار نبوده است. سال و نیز گونه بلوط تأثیر معنیداری در میزان خسارت وارده توسط این آفت نداشته است و بنابراین این دو آفت، هر دو گونه بلوط را به یک نسبت ترجیح میدهند، در حالیکه میزان خسارت وارده توسط سرخرطومی بذرخوار بلوط Curculio glandiumو پروانه بذرخوار Cydia fagiglandanaتفاوت معنیداری داشته است. مقایسه میانگینها که با استفاده از آزمون چند دامنهای دانکن صورت گرفت، میانگین خسارت وارده توسط دو گونه آفت مذکور، به ترتیب سرخرطومی و پروانه بذرخوار را در دو گروه مجزا طبقهبندی نمود (جدول 2).
جنگلهای ارسباران یکی از مهمترین رویشگاههای جنگلی است که در ناحیه شمال غرب کشور واقع شده است. تراکم درختان بلوط سیاه (Quercus macrantheraFish &Meyer)وبلوط سفید (Q. petraeaL.) در این مناطق بالا بوده و در مقایسه با درختان ممرز در مرتبهی دوم قرار دارد. در میان آفات بلوط گونههای بذرخوار از اهمیت ویژهای برخوردارند، زیرا این آفات با حمله به درختان بلوط و صدمه رساندن به بذرهای تولید شده، ضمن از بین بردن آنها باعث اختلال در تجدید حیات شده و زادآوری طبیعی جنگلهای بلوط را با مشکل مواجه میسازند (قهرمانی، 1374). از مهمترین آفات بذرخوار سرخرطومی .Curculio glandium Marsh است که لاروهای آن با تغذیه از محتویات داخلی بذر موجب از بین بردن بذر بلوط و در بیشتر موارد جنین بذر میگردند. خسارت آفت در جنگلهای ارسباران به حدی است که همه ساله موجب آلودگی بخش زیادی از میوهها شده و به همراه آفت پروانه بذرخوارL.Cydia fagiglandanaو سایر عوامل انهدام بذرهای بلوط (ناباروری وعوامل بیماریزا و...) بهطور مستقیم از تکثیر طبیعی درختان بلوط بوسیله بذر جلوگیری مینمایند (شکل1).
به منظور ارزیابی خسارت وارده توسط سرخرطومی Curculio glandiumو مقایسه آن با خسارت پروانه بذرخوار Cydiafagiglandana و سایر عوامل مخرب بذر بلوط در سالهای 82-1381 در هر یک از دو منطقه آینالو و مکیدی چهار درخت از هرگونه بلوط انتخاب گردید و در زمان رسیدن میوه و قبل از ریزش میوهها نمونهبرداری بعمل آمد. در مجموع 3108 میوه از بلوط سفید و بلوط سیاه، بهترتیب 1494 و1614 و در دو ناحیه مذکور نیز بهترتیب 1557 و1551 عدد میوه بلوط از هر دو گونه جمعآوری گردید. نمونههای برداشت شده داخل پاکتهای پلاستیکی به آزمایشگاه منتقل گردید و تا زمان مطالعه دریخچال نگهداری شدند. ابتدا نمونههای سالم جدا شده و سپس با بازکردن میوههای آلوده، نوع آلودگی آنها توسط سرخرطومی، پروانه و یا سایر عوامل مشخص و درصد خسارت هر کدام تعیین گردید. در برخی میوهها خسارت هر دو آفت وجود داشت، ولی بدلیل اندک بودن تعدادشان در آزمایش محاسبه نگردید. خسارت آفات بذرخوار بهطور معمول از طریق شکل سوراخ خروجی ایجاد شده توسط لاروهای آنها قابل شناسایی است. بدین معنی که لارو سرخرطومی سوراخ خروجی خود را بهشکل دایره باز میکند، در صورتیکه سوراخ خروجی لارو پروانه بیضی شکل و کوچکتر از سوراخ خروجی سرخرطومی میباشد (شکل2). بعلاوه فضولات لارو پروانه به صورت دانههای بزرگتر است، درصورتیکه فضولات لارو سرخرطومی ریزدانه و یا بهحالت پودری است. در مرحله پیشرفت تغذیه و بزرگ شدن لارو، کانال تغذیه از بین رفته و بخشی از میوه آلوده میگردد و بعدها با افزایش خسارت قسمت اعظم میوه بلکه قسمت داخلی کل میوه از بین میرود (شکل3). هراسوویک (1995) معتقد است که خسارت پروانه میوه خوار را بهراحتی میتوان توسط وجود لاروهایشان که با تغذیه از نسوج پوسته میوه و ایجاد سوراخ خروجی تخممرغی شکلشان تشخیص داد. علاوه بر آن فضولات ناشی از تغذیه لارو نیز میتواند کمک مؤثری در تفکیک خسارت دو آفت باشد، بدین معنی که فضولات لارو پروانه بهصورت دانه درشت گرانوله و کانالهای ایجاد شده بزرگتر بوده ودر عوض فضولات لارو سرخرطومی ریزدانه و به حالت پودری است. کانالهای ایجاد شده در میوه ابتدا کوچکاند ولی در ادامه خسارت به کلی از بین رفته و بخشی از میوه آلوده میشود. بنظر آندرسون (1960) لارو کامل سرخرطومی میوه در پایان تغذیه سوراخهای خروجی خود را بهصورت دایره کوچک بریده و از میوه خارج میشود.
میانگین درصد خسارت وارده بر درختان بلوط توسط سرخرطومی، پروانه و سایر عوامل مخرب درسال اول به ترتیب 29، 5/25 و 3/13 و در سال دوم 6/40، 8 و 8/15 درصد بوده است. هراسوویک (1995) در مطالعهای مشابه میزان خسارت سرخرطومی میوه بلوط جنسCurculio (بهخصوص گونهی مهم C. glandium Marsh. از نظر جمعیت و خسارت)، پروانههای جنس Cydiaو جوندگان کوچک موش جنگلی و صحرائی (گونههایApodemus flavicollis و(Clethrionomys glareolus را بهترتیب 25، 12 و 18 درصد و خسارت سایر عوامل 4 درصد گزارش کرده است. مطالعه آفات وبیماریهای بذر و میوه در نهالهای بلوط در جنگل میترویکا یوگسلاوی انجام یافتهوخسارات ایجاد شده توسط آنها بررسی شده است. مهمترین آفت بذرخوار بلوط در این منطقه C. glandiumبوده و موجبکاهش5/37 درصد محصول بلوط شده است.پروانههای C. amplana (H.b) و Cydia splendana (H.b)روی هم 1/6 درصد خسارت ایحاد نمودهاند و در اثر خسارت زنبور گالزای بلوطAndricusquercuscalicisBurga.حدود 4/13- 3/2 درصد میوهها کاهش یافته است. خسارت توسط آفات حشرهای 5/55-25 درصد گزارش شده است (Kristek, 1974).همچنین بررسیهایی روی خسارت ایجاد شده در گونههای مختلف بلوط از طریق حشرات میوه خوار در ناحیه موراویا (Moravia) چک اسلواکی انجام یافته است و میانگین درصد خسارت وارده 8/42 درصد بوده است.لارو سرخرطومی میوه بلوط C. glandium آفت عمده محسوب میگرددو سایر سرخرطومیها یعنی C. elephasوC. venosus 8/27 درصد میوهها را از بین میبرند. گزارش شده که پروانههای بذرخوار خانواده Tortricidae به خصوص گونه Cydia splendanaو دو گونهPammene fasciana(L.)و C. amplana (H.b.) ، 6/15 درصد به میوه های بلوط خسارت وارد میکنند (Kobzeva & Terpugov, 1987).برنال و کاردینو(1993) خسارت سرخرطومیC.glandium وگونههای Carpocapsaspp.را در روسیه روی میوه بلوط حدود 95-90 درصد گزارش کردهاند. در این گزارش خسارت آفت C. glandium در برخی موارد تا 80 درصد میوههای یک درخت بوده است (Bernal & Cardillo, 1993). نتایج تحقیقات کوبزوا و ترپگو (1986) در شوروی سابق نشان میدهد خسارت مستقیم آفات بذرخوار سرخرطومی C. glandium و پروانه میوهخوار جنس Cydia میتواند به 9/89–9/42 درصد برسد. براساس بررسیهای عبایی در 1362 در جنگلهای جوان، سرخرطومی بذرخوار بلوط باعث از بین رفتن60 تا 65 درصد میوهها میشود. اهمیت آن در جنگلهای غرب و جنوب غرب نیز زیاد بوده و در بعضی موارد تا 90 درصد هم خسارت دیده شده است.
تجزیه واریانس مرکب داده ها با نرم افزارMSTATC انجام گردید.همانطور که جدول 1 نشان میدهد، مناطق مورد بررسی تأثیر معنیداری در میانگین خسارت وارده این آفات به هر دو گونه بلوط نداشته است. به عبارت دیگر میانگین خسارت وارده (بدون در نظر گرفتن گونه آفت) در این دو منطقه معنیدار نبوده است. سال و نیز گونه بلوط تأثیر معنیداری در میزان خسارت وارده توسط این آفت نداشته است و بنابراین این دو آفت، هر دو گونه بلوط را به یک نسبت ترجیح میدهند، در حالیکه میزان خسارت وارده توسط سرخرطومی بذرخوار بلوط Curculio glandiumو پروانه بذرخوار Cydia fagiglandanaتفاوت معنیداری داشته است. مقایسه میانگینها که با استفاده از آزمون چند دامنهای دانکن صورت گرفت، میانگین خسارت وارده توسط دو گونه آفت مذکور، به ترتیب سرخرطومی و پروانه بذرخوار را در دو گروه مجزا طبقهبندی نمود (جدول 2).
واژههای کلیدی: جنگلهای ارسباران، میوه بلوط، سرخرطومی میوه بلوط و پروانه میوه بلوط
جنگلهای ارسباران
میوه بلوط
سرخرطومی میوه بلوط و پروانه میوه بلوط
2006
11
22
113
118
https://ijfrpr.areeo.ac.ir/article_106356_4f8ea7ac917460a3e2fc1766f553d6d2.pdf
تحقیقات حمایت و حفاظت جنگلها و مراتع ایران
IJFRPR
1735-0859
1735-0859
1385
4
2
اولین گزارش از وجود سفیدک پودری راشLeveillula taurica روی گیاه دارویی Ononis spinosa در ایران
کرم
سپه وند
مصطفی
مریدی
گیاه دارویی انگشتی Ononis spinosa L. مبتلا به سفیدک پودری از مراتع منطقه گاماسیاب در مرز استانهای لرستان و همدان جمعآوری شد. از اندامهای قارچ داخل محلول لاکتوفنل آنیلینبلو پرپاراسیونهای میکروسکپی تهیه شد. تعداد 100 عدد از هر کدام از اندامهای قارچی شامل کلیستوتسیوم، آسک، آسکوسپور و کنیدی با میکروسکپ المپوس BH2 کالیبره شده، میکرومتری گردید. تمام مشخصات مورفولوژیکی میکروسکپی مشاهده شده اندامها یادداشت و شکل اندامهای قارچی هم با دستگاه دراوینگ تیوپ ترسیم و با استفاده از کلید Braun (1978) شناسایی و مشخص شد که گونه Leveillula taurica عامل بیماری است که برای اولین بار از روی این گیاه از ایران گزارش می شود.
گیاه داروییL. Ononis spinosa گیاهی پایا و علفی از تیره Papilionaceae با ارتفاعی در حدود 60-20 سانتیمتر، خاردار، برگها تخم مرغی پهن و دراز با سه برگچه، فاقد دمبرگ و دارای میوه نیام است. این گیاه در استان لرستان در زمینهای بایر و باغات به صورت علف هرز و در عرصه منابع طبیعی در مناطق مرطوب و کنار آبراههها، سرابها و چشمهها پراکنش دارد و در ارتفاعات مختلفی از استان، از مناطق پست (42 متر از سطح دریا) تا ارتفاعات (2000 متر از سطح دریا) رویش دارد. ریشه این گیاه گلوکزیدهایی به اسامی اونون، انونین، پزودواونونین، نوعی الکل، تانن، اسید سیتریک و املاح معدنی دارد. ریشه این گیاه در گذشته برای امراض سنگ کلیه، التهاب مخاط مثانه، یرقان، نقرس و روماتیسمهای مزمن مورد استفاده قرار میگرفته است. برگ و گل آن ادرارآور بوده و استعمال خارجی جوشانده اندامهای هوایی آن اثر ضد عفونی کنندگی دارد (زرگری، 1370). تاکنون در ایران از روی .Ononis sp گونه Erysiphe cruchetiana Blumer در منطقه همدان و از روی Ononis leiosperma Boiss گونه Leveillula taurica در منطقه کرج و از روی Ononis spinosa L. گونه E. cruchetiana از همدان گزارش شده است (ارشاد، 1374). ضمن بررسی وضعیت این گیاه مشخص شد که مهمترین عامل خسارتزا، بیماری سفیدک پودری است. این بیماری در اثر قارچهای راسته Erisiphales بوجود میآید که به صورت پوشش سفید کرکی سطح اندامهای گیاهی را میپوشاند (شکل1). در نیمه دوم سال اجسام سیاهی که فرم جنسی قارچ عامل بیماری میباشد، داخل پوشش سفیدرنگ تشکیل میشود. ضمن بازدید از مناطق مختلف استان مشخص شد که این بیماری در جاهای مختلفی از جمله در کناره آبراههها و مناطق مرطوب وجود دارد. از گیاهان آلوده به این بیماری نمونهبرداری صورت گرفت و از اندامهای قارچ نمونههای بیمار، پرپاراسیونهای میکروسکپی تهیه و قارچ عامل بیماری به شرح زیر شناسایی شد.
در بررسیهای میکروسکپی انجام شده، قارچ عامل سفیدک پودری روی گیاه Ononis spinosa، دارای میسیلیومهای پایا بوده، کلیستوتسیومها به صورت تکی داخل میسیلیوم وجود دارند، به طوریکه در زیر بینوکولر به زحمت دیده میشوند. رنگ کلیستوتسیومها از قهوهای روشن تا قهوهای کاملاً تیره متغیر است و در سطح کلیستوتسیومهای روشنتر، سلولها کاملاً مشخص و شکل نامنظم دارند (شکل2). طول زوائد کلیستوتسیوم از قطر کلیستوتسیوم کوچکتر بود که اکثراً بدون انشعاب و بهندرت انشعاب نامنظم (دو شاخه) دارند (شکل3). زوائد کلیستوتسیوم قهوهای روشن و بدون دیواره میباشند. آسکها بیضوی پایهدار و بهندرت کشیده پایهدار و بعضی بدون پایه یا دارای پایه کوتاه هستند (شکل4). بیشتر آسکوسپورها تخممرغی و بهندرت گرد اند، اندازه کلیستوتسیومها 205-90 میکرومتر، آسکها 130-58 × 54-27 میکرومتر، آسکوسپورها 40-21 × 28-11 میکرومتر و کنیدیها 70-40 × 20-11 میکرومتر هستند (شکل5). قارچ عامل بیماری این گیاه طبق کلید Braun (1978) گونه Leveillula tauricaتشخیص داده شد که ارشاد (1374) از این گیاه گونه Erysiphe cruchetiana را گزارش کرده بود.
سفیدک پودری
Leveillula taurica
گیاهان دارویی
Ononis spinosa و ایران
2006
11
22
119
122
https://ijfrpr.areeo.ac.ir/article_106357_5769b10c78cff052310be27df9f11090.pdf
تحقیقات حمایت و حفاظت جنگلها و مراتع ایران
IJFRPR
1735-0859
1735-0859
1385
4
2
گزارش زنبور (Conomorium patulum (Hym.: Pteromalidae از ایران
مصطفی
نیکدل
بهمن
صدقیان
علی اصغر
دردایی
حسن
عسکری
هانس
بور
در بررسیهایی که طی سالهای 1379 تا 1382 به منظور شناسایی دشمنان طبیعی پروانه دمقهوهای بلوط Euproctis chrysorrhoea (L.) در جنگلهای ارسباران انجام شد، گونههای متعددی از عوامل شکارگر و پارازیتوئید آفت از نقاط مختلف این جنگل جمعآوری و شناسایی شدند. در تیر ماه 1382 از روی شفیرههای آفت جمعآوری شده از روی بلوط در منطقه هجراندوست، 30 نمونه زنبور )شامل 26♀ و 4♂) جداسازی گردید. تعدادی از این نمونهها جهت شناسایی به موزه تاریخ طبیعی سوئیس ارسال گردید و تحت نام Conomorium patulum (Walker) تعیین هویت شد. نمونههای شناسایی شده در کلکسیون حشرات مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان آذربایجان شرقی نگهداری میشود. در این زنبور سر برجسته و متورم (عریضتر از سینه)، شاخک 10 بندی و بند آخر دارای سه بند فرعی (در نرها شاخک حالت فشرده دارد)، چشمهای مرکب به رنگ قهوهای تیره، سر و سینه به رنگ تیره و با حالت Annulated یا انعکاس رنگین کمانی، پاها و شکم قهوهای رنگ، در افراد ماده شکم اندکی کشیدهتر و قسمت وسط آن دارای رنگ روشنتر از طرفین و طول بدن حشره 8/2-6/2 میلیمتر میباشد. حشرات زیادی از جمله گونههای زیر بهعنوان میزبان برای این زنبور پارازیتوئید از نقاط مختلف دنیا گزارش شده است: Grapholitha molesta Busck., Euproctis chrysorrhoea L., Erannis defoliaria Cl., Archips rosana L., Archips podana Scop., Alsophila aescularia Schiff., Operophthera brumata L., Orgya antiqua L., Pandemis heparana Den. & Sch., Yponomeuta malinellus Zell. جنس Conomoriumو گونه Conomorium patulum (Walker, 1835) برای اولین بار از ایران گزارش میشود.
ارسباران
پروانه دم قهوه ای بلوط
زنبور پارازیتویید و Conomorium patulum
2006
11
22
123
124
https://ijfrpr.areeo.ac.ir/article_106358_175c9f8ea26124394987903e98dc4a18.pdf
تحقیقات حمایت و حفاظت جنگلها و مراتع ایران
IJFRPR
1735-0859
1735-0859
1385
4
2
گزارش زنبور Telenomus dalmai species-group از ایران
علی
زرنگار
پروانه دمقهوهای بلوط Euproctis chrysorrhoea (L.) از آفات مهم جنگلهای بلوط در ارسباران، جنگل حاتم بیک مشکین شهر و نیز جنگلهای بلوط طارم سفلی در استان قزوین میباشد. تاکنون گونههای متعددی از زنبورهای پارازیتوئید از روی تخم، لارو و شفیرههای این آفت در جنگلهای ارسباران جمعآوری و گزارش شده است، ولی فون زنبورهای پارازیتوئید آفت در جنگلهای بلوط در منطقه طارم سفلی بهخوبی شناخته نشده است. طی بررسیهایی که در سال 1383 در مورد بیولوژی آفت صورت گرفت، گونهای زنبور از تخمهای آفت در جنگل فردوس در منطقه طارم سفلی جداسازی گردید. جنگل فردوس با ارتفاع بین 2400-2100 متر از سطح دریا و در شمال غرب شهرستان قزوین قرار دارد. گونه غالب درختان موجود در آن بلوط Quercus macranthera است و در حواشی بطور پراکنده درختان زالزالک نیز مشاهده میگردد. زنبور پارازیت تخم بیش از 60 درصد تخمها را پارازیته نموده و از اواسط تا اواخر مرداد ماه روی دستجات تخم پروانه دمقهوهای مشاهده گردید. نمونههای زنبور ارسالی به آزمایشگاه سیستماتیک پارازیتوییدها در کشور مجارستان، توسط آقای جورج ملیکا تحت نام Telenomus dalmai species-group شناسایی گردید.
پروانه دمقهوهای بلوط
گروه گونه
بلوط و زنبور پارازیتویید
2006
11
22
125
126
https://ijfrpr.areeo.ac.ir/article_106359_c046ac33e803f1f9514f3d84f84ebb3b.pdf