موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات حمایت و حفاظت جنگلها و مراتع ایران
1735-0859
2383-1723
5
1
2007
05
22
بیولوژی ملخ بادمجانی (Bradyporus latipes (Orthoptera: Tettigonidae و تعیین بهترین نحوة کنترل آن در مراتع استان چهارمحال و بختیاری
1
16
FA
فرشاد
حقیقیان
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان چهارمحال و بختیاری، شهرکرد
fhagh101@yahoo.com
محمود
محمدی
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران، ص. پ.: 116-13185
وحید رضا
منیری
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران، ص. پ.: 116-13185
moniri.vahid@yahoo.com
یکی از آفات مهم محصولات کشاورزی، مرتعی و جنگلی ملخها هستند. گونه های مختلفی از ملخهای بومی در استان چهارمحال و بختیاری روی گیاهان مرتعی و محصولات کشاورزی فعال می باشند. مهمترین گونهای که در سالهای اخیر افزایش جمعیت داشته <em>Bradyporus latipes</em> معروف به ملخ بادمجانی یا ملخ شکم بادمجانی است. بیولوژی این ملخ در استان طی سالهای 1381-1379 در مهمترین کانونهای فعالیت آفت، شامل منطقه دوتو شهرکرد و مراتع اطراف شهر بن و در آزمایشگاه با پرورش حشره بررسی شد. همزمان با بررسیهای صحرایی، آزمایش مقایسهای با استفاده از سموم کارباریل، فنیتروتیون، B.T.Deltaplus، دیملین و شاهد به دو روش محلول پاشی و طعمه مسموم انجام شد و نتایج مرگومیر پس از زمانهای مختلف در قالب یک آزمایش فاکتوریل با پایه طرح کاملاً تصادفی مورد تجزیه آماری قرار گرفته و مقایسه میانگینها با استفاده از آزمون دانکن در سطح 5% انجام شد. نتایج بدست آمده نشان داد حشره دارای یک نسل در سال است. زمستانگذرانی بصورت تخم بوده و فعالیت آفت از نیمه اسفند شروع و تا اواخر خرداد سال بعد بطول می انجامد. این ملخ دارای پنج سن پورگی است. حشره پلیفاژ بوده و دامنه میزبانی حداقل 40 گیاه مرتعی از خانواده های مختلف گیاهی دارد. تغییرات ناگهانی دما هنگام تفریخ تخمها در اسفندماه و بارندگیهای مستمر روی پوره ها از عوامل تأثیرگذار در کاهش آفت بودند. مهمترین دشمنان طبیعی آفت، شامل سار (<em>Buteo buteo</em> L.)، گنجشک (<em>Petronia petronia</em> L.)، کلاغ (<em>Corvus frugilegus </em>L.)، لارو سوسکهای خانواده Meloidae، زنبورهای خانواده Sphecidae، مگسهای Asilidae و دو گونه مگس پارازیتوئید اختصاصی به نامهای<br /> <em>Sarcophila meridionalis</em> Verves و <em>Wolfhartia bella </em>Macquart بود. در آزمایش مقایسه سموم، نتایج نشان داد که بهطور کلی در روش محلول پاشی تلفات بیشتر بوده و اختلاف معنیداری با روش طعمه مسموم از خود نشان داد(05% p <). همچنین بین سموم نیز اختلاف معنی داری وجود داشت. سم فنیتروتیون دارای بالاترین و B.T.Deltaplus دارای کمترین تأثیر بود. دیملین و کارباریل نیز در میان این دو سطح آماری قرار گرفتند. بعلاوه میزان تأثیر دیملین روغنی روی آفت بسیار بیشتر از دیملین پودری بود (05% p <)، ولی بین تلفات جنس نر و ماده در مورد کلیه سموم بکار رفته اختلاف معنیداری در هر دو روش وجود نداشت (05% p <).
<strong> </strong>
<strong> </strong>
ملخ شکم بادمجانی,بیولوژی,کنترل,دشمنان طبیعی,مراتع,چهارمحال و بختیاری
https://ijfrpr.areeo.ac.ir/article_106324.html
https://ijfrpr.areeo.ac.ir/article_106324_5d935a2539b31cc7a9b2792117bd174a.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات حمایت و حفاظت جنگلها و مراتع ایران
1735-0859
2383-1723
5
1
2007
05
22
بررسی ویژگیهایی از زیستشناسی سوسک بذرخوار جاشیر، (Pachymerus acaciae (Col.: Bruchidae ، و تعیین میزان آلودگی به آن در مراتع استان کهگیلویه و بویراحمد
17
25
FA
سعادت
مظفری
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان کهگیلویه و بویراحمد، یاسوج، ص. پ.: 351
سیدابراهیم
صادقی
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران، ص. پ.: 116-13185
محمود
محمدی
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران، ص. پ.: 116-13185
بیتا
علی
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران، ص. پ.: 116-13185
bita.ali77@gmail.com
گیاه جاشیر با نام علمی <em>Prangos ferulacea </em>(L.) Lindl.متعلق به خانواده چتریان و از گیاهان مرتعی است که به صورت علوفه برای تغذیه دام مورد استفاده قرار میگیرد. بهدلیل اهمیت گیاه جاشیر از نظر دارا بودن مواد تغذیهای مناسب برای دامها و همچنین اهمیت آن به عنوان یک گیاه دارویی، شناسایی عوامل تهدیدکننده و خسارتزای این گیاه مرتعی و بررسی روشهایی برای کنترل آنها از اهمیت خاصی برخوردار است. یکی از عوامل خسارتزا به این گیاه مرتعی، سوسک بذر خوار جاشیر <em>Pachymerus</em> <em>acaciae</em> (Col.: Bruchidae) است که با تغذیه از بذر گیاه جاشیر، هر ساله خسارت بسیار زیادی را به این گیاه وارد میکند. طی سالهای 84-1381 زیستشناسی این آفت در شرایط طبیعی استان کهگیلویه و بویراحمد و نیز در آزمایشگاه مورد بررسی قرارگرفت. برای این منظور 10 ایستگاه مرتعی جاشیر، هر یک به مساحت حدود ده هکتار، انتخاب گردید و از زمان شروع رویش گیاه جاشیر تا پایان برداشت آن هر دو هفته یکبار مورد بازدید قرار گرفت. درهر منطقه، پلاتهای یک مترمربعی درجهات مختلف تعیین شده و با نمونهبرداری تصادفی در محدوده پلاتها، درصد آلودگی گیاه جاشیر به آفت در هر منطقه تعیین شد. بهعلاوه مرحله رشدی آفت در هر تاریخ نمونهبرداری ثبت گردید. همچنین با انتقال نمونههایی از مراحل مختلف زندگی آفت و پرورش آنها در آزمایشگاه، زیستشناسی آفت در شرایط آزمایشگاهی نیز مورد بررسی قرار گرفت. آفت تنها یک نسل در سال دارد. این حشره زمستان را بهصورت شفیره و در میان بقایای گیاه جاشیر و یا درون بذور یا روی آنها در انبارها سپری مینماید. در نیمه اول اردیبهشت فعالیت حشرات کامل در طبیعت مشاهده میشود. حشرات ماده تخمهای خود را بهصورت انفرادی و پراکنده روی میوهها و به ندرت روی ساقههای گلدهنده در نزدیکی گلهای گیاه جاشیر قرار میدهند. لاروها بهصورت انفرادی بر روی بذرها و یا درون ساقه یا درون بذر فعالیت دارند و با تغذیه از بذر، تمام محتویات آن را از بین میبرند. پس از تغذیه کامل، لاروها به طرف پائین ساقه حرکت کرده و درون ساقه یا درون بذر جاشیر یا در داخل خاک در نزدیکی ریشه گیاه با تنیدن تارهای سفید رنگ به دور خود به شفیره تبدیل میشوند. خسارت سوسک بذرخوار روی بذر جاشیر با توجه به ارتفاع منطقه متفاوت بود. کمترین میزان آلودگی در ارتفاع 2400 متر از سطح دریا به میزان 10% در منطقه کاکان و بیشترین آن به میزان 89% در ارتفاع 2250 متر از سطح دریا و در منطقه درهگرم دیده شد. گونهای زنبور با فعالیت انگلی روی شفیرههای آفت جمعآوری گردید. میزان پارازیتیسم این زنبور روی شفیرههای آفت در مناطق مختلف استان بین 48-13% در سال 1383 و 44-17% در سال 1384 تعیین گردید.
<strong> </strong>
جاشیر,سوسک بذرخوارجاشیر,زیست شناسی,میزان آلودگی,کهگیلویه و بویر احمد
https://ijfrpr.areeo.ac.ir/article_106325.html
https://ijfrpr.areeo.ac.ir/article_106325_85ad793d89dc710051b83e1997a3ce03.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات حمایت و حفاظت جنگلها و مراتع ایران
1735-0859
2383-1723
5
1
2007
05
22
بررسی امکان کنترل ملخ بالکوتاه بلوط (Esfandiaria obesa (Orth.: Acrididae از طریق آغشته نمودن تنة درخت به چند حشرهکش
26
38
FA
سعید
باقری
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان خوزستان، اهواز، ص. پ: 3341-61335.
بیژن
تاجوند
اداره کل منابع طبیعی استان خوزستان، اهواز
یدالله
خواجه زاده
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان خوزستان، اهواز، ص. پ: 3341-61335
حسن
عسکری
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران، ص. پ: 116-13185
askary@rifr-ac.ir
ملخ بالکوتاه بلوط<em> Esfandiaria obesa </em>از آفات اختصاصی بلوط در شمال شرق استان خوزستان میباشد که به دلیل تغذیه شدید از برگهای درختان بلوط(100% در درختان آلوده) به عنوان آفت بومی جنگلهای این مناطق گزارش شده است. در این بررسی، چند آفتکش بیولوژیک جهت کنترل پورههای سن 1 و2 این آفت مقایسه شده و کنترل آفت بر روی تنه درخت به منظور دستیابی به مؤثرترین آفتکش آزمون گردید. تیمارهای مختلف شامل دیمیلین روغنی، فرآورده تجاری Green muscle<sup>®</sup> (<em>Metarhizium</em> <em>anisopliae</em> var. <em>acridum</em>)، مالاتیون و شاهد (آب) در 3 تکرار (برای سال 1382) و دیمیلین روغنی، <br /> Green muscle<sup> ®</sup>، فنیتروتیون، فرآوردهای از قارچ <em>Beauveria bassiana</em> و شاهد (آب) در 4 تکرار (در سال 1383) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی اعمال شده و هر آزمایش دو بار در سال تکرار شد. میزان درجه تأثیر ترکیبات با استفاده از فرمول Schneider-Orelli محاسبه شد. نتایج آزمایشهای مختلف نشانگر تأثیر بیشتر Green muscle<sup> ®</sup>(با میانگین تلفات 100-2/98 درصد) نسبت به سایر تیمارها بود. دیمیلین روغنی با 17/78-65/64 درصد تلفات، در مرتبه بعدی قرار داشت. فنیتروتیون، مالاتیون و فرآورده قارچ <em> Beauveria bassiana</em> به ترتیب با میانگین تلفات 02/40-48/32، 97/30-73/3 و صفر درصد تلفات در این نوع کاربرد اثرات قاطع و قابل اعتنایی برای کنترل این ملخ از خود نشان ندادند.
<strong> </strong>
<strong> </strong>
ملخ بال کوتاه بلوط,دیمیلین روغنی,فنیتروتیون,مالاتیون,(Beauveria bassiana,Metarhizium anisopliae (Green muscle
https://ijfrpr.areeo.ac.ir/article_106326.html
https://ijfrpr.areeo.ac.ir/article_106326_203b71a8e9782d75ba961ac4f4c7ae08.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات حمایت و حفاظت جنگلها و مراتع ایران
1735-0859
2383-1723
5
1
2007
05
22
زیستشناسی مگس (Pales murina (Dip.: Tachinidae، پارازیتویید پروانه برگخوار کنار، (Thiacidas postica (Lep.: Noctuidae، در استان بوشهر
39
54
FA
ناصر
فرار
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان بوشهر، بوشهر، ص. پ: ١٧٣١-٧٥١٣٥
farrar29@yahoo.com
سید ابراهیم
صادقی
موسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع کشور، تهران، ص. پ: 116-13185
ebrasadegi@gmail.com
حسن
عسکری
موسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع کشور، تهران، ص. پ: 116-13185
askary@rifr-ac.ir
غلامحسین
اسدی
دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز
سیدرضا
گلستانه
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان بوشهر، بوشهر، ص. پ: ١٧٣١-٧٥١٣٥
مگس <em>Pales murina</em> از خانواده Tachinidae از مهمترین عوامل کنترل کننده طبیعی پروانه برگخوار کنار <em>Thiacidas postica</em> در استانهای جنوبی کشور است. برای بررسی زیستشناسی مگس <em>P. murina</em>، یک جفت مگس نر و ماده، با آب و عسل و نیز یک شاخه 10 سانتیمتری نازک واجد برگ و گل درخت کنار در یک قفس پرورش در شرایط 2±٢٥ درجه سانتیگراد، رطوبت 5 ± ٥٥ درصد و دوره روشنایی ١٦ ساعت قرار داده شد. حشرات بالغ مگس <em>P. murina</em> بین 15 تا 25 روز قبل از ظهور پروانه برگخوار کنار، در اواسط اسفندماه در طبیعت ظاهر شده و بلافاصله جفتگیری کردند. میانگین طول دوره قبل از تخمگذاری، تخمگذاری و پس از تخمگذاری بهترتیب 5±23، 6±20 و 4± 15 روز به طول انجامید. تخمگذاری در زیر برگ درختان کنار با میانگین 735 عدد تخم انجام گرفت. طول دوره لاروی در <em>P. murina</em>بسته به طول دوره زندگی میزبان و سن لاروی میزبان متفاوت میباشد. میانگین طول دوره لاروی میزبان در آزمایشگاه از 3± 16 روز در لاروهای سن پنجم میزبان تا 6±30 روز در لاروهای سن سوم میزبان متفاوت بود. در نمونههایی از پیش شفیره میزبان که مرحله دیاپوز را می گذراندند، طول مدت لاروی برخی از نمونهها طولانیتر شد. میانگین طول عمر حشرات نر 2/3±8/33 و در ماده ها 2/3±4/54 روز محاسبه گردید. نحوه پارازیتیسم این مگس، لارو- پیششفیره است. فعالیت انگلی این مگس معمولاً از سن سوم تا پنجم لاروی حشره میزبان آغاز شده و در مرحله پیششفیرگی کامل گردید. از زمان تشکیل پوپاریوم تا ظهور مگس بالغ در 76 % از نمونه ها با میانگین1 ±5/8 روز (بین 7 تا 10 روز) و در 14 % از نمونه ها با میانگین 5±3/23 (بین 15 تا 30 روز) به طول انجامید. این مگس هنگام تابستانگذارانی لارو پروانه برگخوار کنار در طبیعت (ماههای خرداد، تیر، مرداد و شهریور) دارای فعالیت انگلی روی گونه دیگری از خانواده Lymantriidae بنام <em>Euproctis</em> sp. (برگخوار درختان آکاسیا، کونوکارپوس و کنار) می باشد. همچنین تعدادی از لاروهای مگس بصورت دیاپوز و غیرفعال در بدن پیششفیرههای در حالت دیاپوز واقع شدند. میانگین در صد پارازیتیسم پیش شفیرهها در طی سه سال از 38% در اردیبهشت تا 88% در دیماه متفاوت بود. <br /> <br /><strong> </strong>
Pales murina,پروانه برگخوار کنار,درختان کنار,بوشهر
https://ijfrpr.areeo.ac.ir/article_106327.html
https://ijfrpr.areeo.ac.ir/article_106327_d107399639df86ba9ebaa938e26e3db7.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات حمایت و حفاظت جنگلها و مراتع ایران
1735-0859
2383-1723
5
1
2007
05
22
ارزیابی آزمایشگاهی اثر میزبانی پنج منبع غذایی در تغییرات ظرفیت زیستی شب پره ابریشم باف ناجور (Lymantria dispar (Lep.: Lymantriidae و بازنگری نتایج در شرایط طبیعی روی درختان میزبان در منطقه یاسوج
55
65
FA
کریم
سعیدی
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان کهگیلویه و بویراحمد، یاسوج، ص. پ: 351
saeedi391@yahoo.com
پروانه ابریشم باف ناجور(Lep. : Lymantriidae) <em>Lymantria dispar</em> L. یکی از مهمترین آفات درختان جنگلی و زینتی دنیا است. گیاهان میزبانی که توسط لاروهای پروانه ابریشم باف ناجور مورد تغذیه قرار میگیرند، دارای تأثیر معنیداری روی رشد و نمو این حشره میباشند. کیفیت و کمیت غذا عوامل اساسی در بقاء لاروها و شفیرهها و در نهایت روی تغییرات جمعیت پروانه ابریشم باف ناجور میباشند. در این بررسی مقدار مصرف غذا، ادامه حیات، طول مراحل مختلف زندگی و میزان باروری پروانه ابریشم باف ناجور بر روی پنج میزبان مختلف یعنی سیب (<em>Malus domestica</em>)، تبریزی (<em>Populus nigra</em>)، سپیدار(<em>Populus alba</em>)، بلوط (<em>Quercus</em> sp.) و گلابی (<em>Pyrus communis</em>) در شرایط آزمایشگاهی و شرایط طبیعی منطقه یاسوج مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج این آزمایشها آشکار ساخت که مقدار کل سطح برگ خورده شده توسط یک لارو، طی مرحله زندگی آن بر روی میزبان سیب (<em>M. domestica</em>) 1014 سانتیمتر مربع و بیش از سایر میزبانها بوده است و همچنین مشخص شد که لاروها پس از مختصری تغذیه از برگهای سپیدار و گلابی از بین میروند. طول عمر مراحل مختلف زندگی این حشره بر روی سیب و تبریزی با بلوط در شرایط آزمایشگاه اختلاف معنیدار دارد. تحت شرایط این آزمایشها، تفاوت معنی داری بین طول دوره زیستی لارو حشره بر روی سیب و تبریزی وجود نداشت. میزان تمایل به تغذیه از سیب و تبریزی بطور بارزی بیشتر از بلوط میباشد. میانگین وزن شفیرههای ماده تولید شده روی سیب، تبریزی و بلوط بهترتیب 1440، 1320 و 1100 میلیگرم بوده و از آنجاییکه تعداد تخمهایی که بهوسیله حشرات ماده گذاشته میشود، با وزن شفیرههای ماده ارتباط مستقیم دارد، بنابراین میزان باروری حشره کامل لاروهایی که روی سیب پرورش یافتهاند، با تولید شفیرههای ماده با میانگین وزن 1440 میلیگرم و شاخص تولیدمثل 19/3، بیش از لاروهایی است که روی تبریزی با شاخص تولیدمثل 59/2 و بلوط با شاخص تولیدمثل، 41/2 پرورش یافتهاند. نتایج مصرف غذا، حیات و طول دوره زندگی حالتهای مختلف این حشره نمایانگر وجود عوامل بازدارنده تغذیه در سپیدار و گلابی میباشد. <br /> <br /><strong> </strong>
ابریشم باف ناجور,منبع غذایی,ویژگیهای زیستی,شرایط آزمایشگاهی,یاسوج
https://ijfrpr.areeo.ac.ir/article_106328.html
https://ijfrpr.areeo.ac.ir/article_106328_9d13660027c86f2b096dc8842e697538.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات حمایت و حفاظت جنگلها و مراتع ایران
1735-0859
2383-1723
5
1
2007
05
22
بررسی زنبورهای گالزای خانواده Cynipidae روی دو گونه بلوط Quercus brantii و Q. infectoria، در استان لرستان
66
79
FA
ابراهیم
عزیزخانی
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران، ص. پ: 116-13185
azizkhani@rifr-ac.ir
سید ابراهیم
صادقی
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران، ص. پ: 116-13185
غلامرضا
رسولیان
گروه گیاهپزشکی، دانشکده علوم باغبانی و گیاهپزشکی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج
مجید
توکلی
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان لرستان، خرم آباد
majide322@yahoo.com
رسول
امید
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران، ص. پ: 116-13185
omid@rifr-ac.ir
وحیدرضا
منیری
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران، ص. پ: 116-13185
moniri.vahid@gmail.com
حمید
یارمند
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران، ص. پ: 116-13185
hamid_yarmand@yahoo.com
این بررسی طی سالهای 1384-1382 به منظور جمعآوری و شناسایی زنبورهای گالزای خانواده Cynipidae روی گونههای بلوط موجود در استان لرستان انجام گرفت. در این استان دو گونه بلوط <em>Quercus infectoria</em> و <em>Quercus. brantii</em>وجود دارد که الگوی پراکنش آنها با یکدیگر کاملاً متفاوت بوده و از این رو براساس نحوه پراکنش گونههای بلوط موجود در استان 3 منطقه برای نمونه برداری انتخاب گردید. این مناطق شامل قلایی، نوژیان و شوراب بودند. زمان نمونهبرداری با توجه به شرایط آبوهوایی استان و براساس زمان رشد گالهای مختلف، بهگونهای انتخاب میشد که در زمان نمونهبرداری، گالها مرحله بلوغ خود را طی کنند. گالها پس از جمعآوری در کیسههای نایلونی قرار داده شده و به همراه برچسب مشخصات به آزمایشگاه منتقل میشدند. در آزمایشگاه، گالها جهت حصول اطمینان از خالص بودن آنها به دقت مورد بررسی قرار گرفته و در صورتی که گال دیگری همراه آنها وجود داشت حذف میگردید. پس از خالصسازی، گالها شمارش شده و در ظروف پرورش قرار داده میشدند. نمونه ها در آزمایشگاه و تحت شرایط موجود آن، 3±19 در اواسط پاییز و زمستان و 2±25 درجه سانتیگراد در اوایل بهار و تابستان و رطوبت نسبی حدود 50 تا 60 درصد پرورش داده میشدند. نمونهها هر چهار روز یکبار مورد بررسی قرار گرفته و حشرات خارج شده از گالها براساس خانواده، جنس و گونه تفکیک و به همراه اتیکت مربوطه به شیشه حاوی الکل 75 درصد منتقل میشد. براساس نتایج حاصل از این بررسی در مجموع، 26 نوع گال از روی قسمتهای مختلف (مانند شاتون، جوانه، میوه و برگ) هر دو گونه بلوط <em>Q. infectoria</em> و <em>Q. brantii</em> جمعآوری گردید که از این تعداد، 11 گونه زنبور گالزا روی بلوط <em>Q. brantii</em> و 13 گونه نیز روی <em>Q. infectoria</em>فعال هستند. تمام گالهای جمعآوری شده روی بلوط <em>Q. infectoria</em>. مربوط به نسل غیرجنسی زنبورهای گالزا بوده و در مقابل، روی بلوط <em>Q. brantii</em>بیشترین تعداد گال (7 گال) توسط نسل جنسی و 5 گال نیز به وسیله زنبورهای نسل غیرجنسی ایجاد میشود. در میان زنبورهای گالزا تخصص میزبانی بسیار بالایی وجود دارد و از این رو هیچگونه گال مشترکی را نمیتوان روی دو گونه بلوط <em>Q. brantii</em>و <em>Q. infectoria</em> پیدا کرد. پراکنش زنبورهای گالزای Cynipidae در استان لرستان، مستقیماً تابع الگوی پراکنش گونههای بلوط در سطح این استان میباشد. <br /> <br /><strong> </strong>
بلوط,لرستان,زنبور گالزا,Quercus infectoria و Quercus brantii
https://ijfrpr.areeo.ac.ir/article_106329.html
https://ijfrpr.areeo.ac.ir/article_106329_764e97d55ef00e9ac015172ee34c0b52.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات حمایت و حفاظت جنگلها و مراتع ایران
1735-0859
2383-1723
5
1
2007
05
22
زیستشناسی و تغییرات جمعیت سوسک شاخک بلند سارتاAeolesthes sarta در اصفهان
80
95
FA
افسانه
مظاهری
گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهان. ص. پ: 84156
afmazaheri@yahoo.com
بیژن
حاتمی
گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهان. ص. پ: 84156
جهانگیر
خواجه علی
گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهان. ص. پ: 84156
khajeali@cc.iut.ac.ir
سیدابراهیم
صادقی
گروه تحقیقات حمایت و حفاظت، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران، ص. پ: 116-13185
یوسف
نمازی
سازمان پارکها و فضای سبز استان اصفهان
زیستشناسی و تغییرات جمعیت سوسک شاخک بلند سارتا<em>Aeolesthes sarta</em> Solsky (Col., Cerambycidae) در سالهای 1383 و 1384 هر دو هفته یک بار و در مراحل حساس زندگی آفت، هر هفته با قطع یک درخت کامل و نیز دو شاخه اصلی از دو درخت دیگر اوجا، مطالعه شد. با شکافتن قطعات بریده شده، وضعیت آفت از نظر تعداد تخم، لارو، شفیره و حشرات کامل ثبت گردید. تعداد و طول نسل آفت نیز با آلودهسازی مصنوعی 35 اصله درخت سالم در شرایط کنترل شده به دقت تعیین شد. روند خروج حشرات کامل از محلهای زمستانگذرانی با بازدید روزانه از تنه و شاخههای بریده درختان آلوده داخل قفس بررسی گردید. نتایج نشان داد که اولین حشرات کامل اواسط فروردین از محفظه شفیرگی خارج شدند و روند خروج تا پایان اردیبهشت ادامه یافت. اوج تخمریزی آفت در اواسط اردیبهشت، تقریباً 2 هفته پس از اوج خروج حشرات کامل، مشاهده شد. در مجموع دوره تخمریزی حدود 50 روز به طول انجامید. اواسط اردیبهشت لاروهای سن اول ظاهر شدند و در اواخر اردیبهشت و اوایل خرداد بیشترین تراکم را داشتند. بیشترین فراوانی لاروهای جدید در دهه سوم خرداد و اوج فراوانی شفیرهها اواسط شهریور بود. دوره شفیرگی حدوداً 2 هفته برآورد گردید. اولین حشرات کامل نسل جدید دهه اول شهریور در محفظههای شفیرگی ظاهر شدند و اوج تشکیل آنها اوایل آبان بود. دوره رشد و نمو لاروی در لاروهایی که در سال اول به شفیره تبدیل شدند، به طور میانگین به 158 روز و برای لاروهای دوساله حداکثر به 484 روز رسید. بنابراین، دوره یک نسل آفت 1 یا 2 سال تعیین شد، به نحویکه 35 درصد جمعیت چرخه زندگی خود را در یک سال و 65 درصد باقیمانده در دو سال تکمیل نمودند. زمستانگذرانی این آفت نیز به صورت لارو و حشره کامل بود.
<strong> </strong>
CERAMBYCIDAE,سوسک شاخک بلند سارتا,Aeolesthes sarta,زیستشناسی,تغییرات جمعیت
https://ijfrpr.areeo.ac.ir/article_106330.html
https://ijfrpr.areeo.ac.ir/article_106330_226f0a2a25193ff58ac3d8ee01c930c0.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات حمایت و حفاظت جنگلها و مراتع ایران
1735-0859
2383-1723
5
1
2007
05
22
قارچهای جدا شده از فندق، خسارت و اهمیت اقتصادی آن در استان گیلان
96
98
FA
سیدعبداله
میرحسینی مقدم
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان گیلان، ایستگاه تحقیقات گل و گیاهان زینتی لاهیجان، ص. پ: 96599-44169
abdullah_moghaddam@yahoo.com
محمدرضا
طاهر زاده
سازمان جهاد کشاورزی استان گیلان، رشت
سطح زیر کشت باغهای فندق در استان گیلان براساس آخرین آمار گرفته شده از سازمان جهاد کشاورزی استان گیلان در سال 1385 بالغ بر 12000 هکتار بوده که بیشترین آنها در منطقه اشکورات رودسر قرار دارند. در سالهای اخیر ضمن بازدید از باغها و انبارهای سنتی، نگهداری فندق در نقاط مختلف استان گیلان (رودسر، لاهیجان، صومعهسرا و آستارا) نمونههای مشکوک و بیمار (لکهبرگیها، خشکیدگی سرشاخهها، پژمردگیها و کپکزدگی میوهها) از اندام های هوایی، زمینی و میوههای انبار شده جمعآوری و به آزمایشگاه انتقال داده شد. در آزمایشگاه انواع لکهبرگیها از نظر وضعیت ظاهری، وجود یا عدم وجود اندامهای بارده قارچ با چشم غیرمسلح و یا به کمک بینوکولر با بزرگنمایی 10-4 برابر مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین جهت تشخیص عوامل بیماریزای غیراجباری نمونههای جمعآوری شده، روی محیطهای کشتمصنوعی WA، MA، CMA و PDAکشت داده شدند و عوامل بیماریزا جداسازی شده و سپس کشت خالص از آنها تهیه گردید. برای کشت اندامهای آلوده و مشکوک، قطعات کوچکی از محل بافت ناحیه سالم و آلوده به ابعاد 3 تا 5 میلیمتر تهیه، پس از شستشو با آب معمولی بهمدت 2-1 دقیقه با محلول سوبلیمه 1 درهزار ضدعفونی شده و دوباره با آب مقطر سترون 3-2 بار شستشو گردیدند که در ادامه پس از خشکشدن نمونهها روی کاغذ صافی سترون در اتاقک کشت روی محیطهای مصنوعی کشت داده و در داخل انکوباتور 25 درجه سانتیگراد قرار گرفتند. جهت اثبات بیماریزایی قارچهای خالص شده از روی لکهبرگیها و خشکیدگی سرشاخهها، پس از خالصسازی قارچهای جداشده با استفاده از سوسپانسیون اسپور و یا تکریسه کردن، عمل مایهزنی روی اندامهای هوایی نهالهای دو ساله فندق گلدانی و در مواردی هم روی برگها و شاخههای بریده شده فندق در داخل دسیکاتور صورت گرفت. قبل از عمل مایهزنی برای سهولت کار، با نوک سوزن سترون زخمهای خفیف در محل تلقیح ایجاد گردید. نمونههای شاهد در شرایط مشابه با آب مقطر و یا آگار سترون مایهزنی گردیدند.
در خصوص قارچ <em>Verticillium</em> روی نهال فندق، نخست برش کمعمقی در محل طوقه ایجاد گردید و سپس مقداری از محیط کشت حاوی قارچ فعال را برداشته و در زیر پوست قرار داده و روی آن با ورقه پارافیلم سترون پوشش داده شد. نمونههای شاهد در شرایط مشابه با آگار سترون مایهزنی گردیدند. درخصوص مایهزنی گونههای <em>Fusarium</em>، نخست قارچ خالص شده را روی دانههای ارزن سترون در داخل ارلن تکثیر و با خاک سترون داخل گلدان مخلوط نموده و نهالهای جوان فندق در داخل آن کاشته شد. قبل از کاشت جهت تسهیل مایه زنی، روی ریشههای فندق با سوزن سترونشده زخمهای سطحی ایجاد گردید. نمونههای شاهد با آگار سترون حاوی ارزن در شرایط مشابه مایهزنی گردیدند. کلیه نمونههای تیمار شده همراه شاهد در اتاقک رشد با درجه حرارت 24 تا 26 درجه سانتیگراد و نور متناوب 12 ساعته قرار داده شدند و جهت تأمین رطوبت نسبی سعی گردید کف اتاقک رشد هر روز آبپاشی شود.
برای دستیابی به درجهها یا میزان آلودگی درختان فندق به بیماری کلیدی لکه برگی <em>Mamianiella coryli</em> و با توجه به شدت آلودگی این قارچ در منطقه، در زیاز و آغوزبن کندسر اشکورات چهار باغ انتخاب و از هر باغ 20 درخت و از روی هر درخت 400 برگ بطور تصادفی در جهتهای مختلف کنده و میزان آلودگی برگها با نمره دادن از 1 تا 5 (درجههای آلودگی 1، 2، 3، 4 و 5 بهترتیب %20-1 ، %40-21، %60-41، %80-61 و %95-81 آلودگی سطح برگ) تعیین گردید.
براساس نتایج حاصل از نمونهبرداریهایی که از باغهای فندق استان صورت پذیرفت، در مجموع 16 ایزوله قارچ جداسازی و خالص شده و با توجه به منابع موجود مورد شناسایی قرار گرفتند که قارچهای<em>Diplodia theaborme</em><em>، </em><em>Alternaria alternata</em><em>، </em><em>Pestalotiopsis macrospora</em><em>، </em><em>Colletotrichum gleosporioides</em><em>، </em><em>Phyllactinia corylea</em> و <em>Mamianiella coryli</em> از روی برگ و سرشاخهها و قارچهای <em>Phomopsis </em>sp.، <em>Fusarium semitectum</em><em>، </em><em>Fusarium</em> <em>anthophillum</em>و<em>Verticillium </em>sp. از روی ریشه و طوقه جداسازی شده و بیماریزا تشخیص داده شدند. همچنین قارچهای <em>Rhizopus</em> sp.، <em>Trichothecium</em> sp.، <em>Aspergillus</em> sp.، <em>Cladosporium cladosporides</em>، <em>Penicillium</em> sp.و <em>Aspergillus flavus</em>از انبارهای باغداران از روی میوه جداسازی و خالص گردید.
در بررسی میزان آلودگی درختان فندق مناطق زیاز و آغوزبُن کندسر اشکورات به قارچ <em>Mamianiella coryli</em> که عامل خزان نابهنگام و زودرس برگها و نهایتاً نقصان محصول فندق می گردد، مشخص شد که بیشترین خسارت این بیماری در باغهای فندق منطقه آغوزبُن کندسر با میانگین آلودگی 20 درصد در سطح برگها می باشد.
<strong> </strong>
فندق,قارچهای جدا شده,اهمیت اقتصادی,گیلان
https://ijfrpr.areeo.ac.ir/article_106331.html
https://ijfrpr.areeo.ac.ir/article_106331_6388649be7c8b7d029b734c88269f9ec.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات حمایت و حفاظت جنگلها و مراتع ایران
1735-0859
2383-1723
5
1
2007
05
22
پیدایش وسیع بیماری زنگ پسته Pileolaria terebinthi بر روی در ختان خنجوک در جنگلهای شرق استان خوزستان
99
100
FA
علی
دهقانی
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان خوزستان، اهواز، ص. پ: 3341-61335
a_dehghanfarm@yahoo.com
بیژن
تاجوند
اداره کل منابع طبیعی استان خوزستان، اهواز
جعفر
ارشاد
مؤسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور، تهران
در تابستان و پاییز سال 1384 طی بازدیدهای انجام شده از عارضه خشکیدگی درختان خنجوک یا کلخونگ (<em>Pistacia khinjuk</em> Stocks.) شهرستان ایذه و عرصههای روستای دلی، علائم بیماری شامل خشکیدگی برگها، ریزش شدید برگها و خزان زودرس، خشکیدگی سرشاخه ها، بدشکلی و هیپرتروفی سرشاخهها بر روی درختان خنجوک مشاهده (شکلهای 1و2) و از درختان آلوده نمونهبرداری گردید. آلودگی در همه درختان مشاهده شده در منطقه دیده شد و در اغلب درختان آلوده، خشکیدگی به طور کامل در برگها و سرشاخهها و تغییر شکل سرشاخهها وجود داشت. نتایج نمونهبرداری، بررسیها و اندازهگیریهای میکروسکوپی و ریختشناسی عامل بیماری و مشاهدات بافتشناختی به تشخیص گونه قارچ <em>Pileolaria terebinthi </em>(DC.) Cast. ، به عنوان عامل بیماری زنگ بنه یا پسته کوهی در استان خوزستان منجر گردید. قبلاً آلودگی به این بیماری از جنگلهای بنه (<em>Pistacia mutica </em>Fisch. et Mey)در استان فارس گزارش شده است. این زنگ تکپایه[1] بوده و طی سالهای اخیر وقوع فراگیر و همهگیری آن در شرق استان خوزستان روی درختان خنجوک مشاهده گردیده است. از آنجایی که بیماری از نقطه نظر حفظ ذخایر توارثی میتواند تهدیدی برای این ژرمپلاسم ارزشمند منطقهای باشد، بررسیهای سبب شناسی با در نظر گرفتن ارتفاع منطقه، سن درختان و موضوع دیرزیستی و حساسیت آنها، وقوع توالی اکوسیستم و یا تغییرات اقلیمی و پیشنهاد راهکارهای اجرایی و یا پیشآگاهیهای اقلیمی منطقهای درخصوص امکان کنترل گسترش بیماری از مناطق جنوب کشور به نواحی مرکزی (پستهکاریها) و شمالیتر، ضروری به نظر میرسد. <br /> <br /><strong> </strong> <br />
Pileolaria terebinthi,خنجوک,زنگ بنه,همهگیری
https://ijfrpr.areeo.ac.ir/article_106332.html
https://ijfrpr.areeo.ac.ir/article_106332_71eb4763bf871bb1c59f87f566106ce9.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات حمایت و حفاظت جنگلها و مراتع ایران
1735-0859
2383-1723
5
1
2007
05
22
گزارش خسارت پروانه برگخوار (Apopestes spectrum (Lep.: Erebidae بر روی درختچه آمودندرون
101
102
FA
مهدی
افروزیان
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان خراسان رضوی، مشهد، ص. پ: 488- 91735
afrouzian@kanrrc.ac.ir
حسین
توکلی
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان خراسان رضوی، مشهد، ص. پ: 488- 91735
رضا
ظهیری
مؤسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور، بخش تحقیقات رده بندی حشرات، تهران، ص. پ: 1454-19395
گونه گیاهی آمودندرون <em>Ammodendron persicum</em> با نامهای محلی دیودال، چوب آتش، چراغ چوب، شندرخت، درخت شنی و خار گرگ موسوم است. این گونه از زیر تیره پروانه آساها و متعلق به تیره بقولات (Fabacea = Leguminosae) می باشد. آمودندرون در ایران عمدتا در منطقه زیرکوه قائن و به صورت محدود در منطقه گزیک بیرجند و خاش رویش دارد (توکلی، 1382). طی بازدیدی که در اواخر فروردین ماه سال 1385 از رویشگاه آمودندرون واقع در زیر کوه قائن بعمل آمد، فعالیت تعداد قابل توجهی از لاروهای یک آفت برگخوار روی این گیاه مشاهده گردید که در مرحله سن آخر لاروی و تعدادی نیز در حال تشکیل پیله های شفیرگی بودند. این حشره پس از تغذیه کامل از برگهای دیودال در انتهای سرشاخه ها با تنیدن تارهای سفید رنگی بدور خود، گلها و برگهای انتهای سرشاخه ها را بهم چسبانده و در بین آنها تبدیل به شفیره می شود. حداکثر تعداد لارو مشاهده شده بر روی یک درختچه آمودندرون 31 عدد شمارش گردید. نمونه های لارو و پیله های شفیرگی جهت پرورش آزمایشگاهی جمع آوری گردید. در آزمایشگاه حشرات کامل در مورخ 12/ 2/ 1385 ظاهر شدند. نمونههای حشرات کامل این آفت جهت شناسایی به بخش تحقیقات ردهبندی حشرات مؤسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور ارسال گردید و تحت نام علمی <em>Apopestes spectrum</em> (Esper, 1787) (Lep.: Erebidae) شناسایی گردید. توضیح اینکه این گونه قبلاً جزء خانوادهیNoctuidae و زیر خانوادهCatocalinae بوده است. گیاهان مختلف از تیرهیFabaceae مانند <em>Genista pilosa</em><em>، </em><em> Cytisus scoparius</em>و <em> Spartium junceum </em> بهعنوان میزبانهای این آفت نامبرده شده اند. بررسی منابع علمی موجود مشخص نمود که این آفت در کشورهای شرق آسیا، هندوستان، ترکمنستان، تاجیکستان و ... انتشار دارد. شایان ذکر است که در بررسی منابع انجام شده، گزارش خسارت این آفت بر روی آمودندرون تاکنون ذکر نشده است و این اولین گزارش از خسارت این آفت بر روی آمودندرون در ایران می باشد.
<strong> </strong>
Apopestes spectrum,آمودندرون,برگخوار,خسارت
https://ijfrpr.areeo.ac.ir/article_106333.html
https://ijfrpr.areeo.ac.ir/article_106333_329d31b0376be56977c67d2affacb13c.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات حمایت و حفاظت جنگلها و مراتع ایران
1735-0859
2383-1723
5
1
2007
05
22
گزارش گونة (Dendrothrips karnyi (Thysanoptera: Thripidae از ایران
103
104
FA
سعید
باقری
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان خوزستان، اهواز، ص. پ: 3341-61335
جلیل
علوی
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان خراسان شمالی
طی بررسیهای انجام شده برای شناسایی فون بالریشکداران جنگلها و مراتع خوزستان در دی ماه 80 از روی <br /> <em>Vitex pseudo-negundo</em> (Hausskn.) Hand–Mzt. (بنگرو، بنگله، جاز) در باغ گیاهشناسی فدک دزفول، گونهای تریپس جمعآوری و توسط دکتر zur Strassenتحت عنوان<em>Dendrothrips karnyi</em> Priesner (Thys.: Thripidae) شناسایی و تأیید شد. پیش از این، چهار گونه دیگر از این جنس از ایران گزارش شده بود و این اولین گزارش از وجود گونه یاد شده در ایران میباشد. مشخصات این گونه به شرح زیر است: حشره کوچکی است به رنگ سفید تا زرد سفید، بدون نقاط تیره؛ طول بدن مادهها 900-1050 میکرون بوده و نر این حشره ناشناخته است. بال جلو به صورت یکنواخت سفید و موهای روی رگبال جلویی و عقبی هم رنگ سطح بال میباشد. کنارههای ترژیت شکمی دارای شبکههای چند ضلعی بزرگ است. شاخک هشتبندی، بندهای 1-5 شاخک بطور یکنواخت سفید است؛ گاهی اوقات بند 2 خاکستری روشن همچنین بند 5 نیز به رنگ سفید خاکستری میباشد. بندهای 6-8 قهوهای تا قهوهای تیره هستند. این گونه از روی <em>Vitex agnus–castus</em> نیز گزارش شده است. <br /> <br />
Dendrothrips karnyi,تریپس,بنگرو,Vitex pseudo-negundo,خوزستان,ایران
https://ijfrpr.areeo.ac.ir/article_106334.html
https://ijfrpr.areeo.ac.ir/article_106334_f9c73bb7a157de3121689ceb913e90cd.pdf